از اشک و آه ناله ام کم شده است ... دیشب آقای سورمه ای پیام داد که خیلی عوضی است من ببخشمش ! چاره ای ندارم ...
از وقتی سر کار جدید رفته ام مدام سرم درد میکند !
از دوباره افتاده ام توی دور باطل انتظار منتظرم آقای آبی پیام بدهد ! همه چیز درست شود . آخر یک قصه عاشقانه با پایانی خوش مثلا یک نفر عاشقم باشد .
سرکار هیچ چیز به من نداده اند ... نه جا داده اند . کاش روز زن به من هم کادو می دادند.
امسال دلم مادر نخواست تا برایش کادو بخرم .
آقای آبی عکس پروفایلش را عوض کرده خل شده بودم که وسط دعوا گفتم عکسش را عوض کند؟ لابد شده بودم .