تا هفته پیش خیال میکردم اقای آبی  زنگ میزد یا لااقل یک اس ام اسی  چیزی می دهد !!! آقای آبی که مایل به سیاه است نه زنگ زد نه اس ام اس داد و نه دلتنگ شد !!! چه سنگدلانه !!!! 

خیال میکردم برای گرفتن چیزهایی که دست من دارد زنگ میزند !!!! که نزد !!! اصلا امید داشتم همه چی درست بشود ... خیلی امید داشتم ... اما تمام شده ... 

امروز تولدش است ...  دلم میخواست کنارش بودم ...  دلم میخواست ببینمش ... دلم میخواست دوستم داشته باشد ... 

حالم خوش نیست کلمات را گم میکنم ...