اضافه وزنم این روزها بزرگترین کابوسم تبدیل شده است نه اینکه اشتباه کنم ها ... واقعا وزن زیاد کرده ام ... دور کمرم هم یک سانت اضافه شده ! خیر سرم ورزش میکنم ! امروز که باشگاه بودم مربی برنامه ام را عوض کرد خدا کنه لاغر بشوم ...

این روزها دلم بیشتر برای بابا تنگ میشود شاید به خاطر محرم باشد ... میدانید مادرم خیلی آدم ضعیف و مظلومی بود اما وقتی رفت من بچه بودم کاری از من ساخته نبود برای او  انجام بدهم ... عذاب وجدانی هم نمانده ... اما پدرم !!! چقدر من بزرگ بودم و چقدر کار تمام نشده با او داشتم و چقدر بد بودم !!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.